سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که ما أهل‏بیت را دوست گیرد ، درویشى را همچون پوشاک بپذیرد [ و گاه این سخن را به معنى دیگر تأویل کنند که اینجا جاى آوردن آن نیست . ] [نهج البلاغه]
کوهستان
درباره



کوهستان


مینا بهاری
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها

امامزاده عبدالرحمن بن موسی بن جعفر (ع) روستای خرق:

این بقعه مبارک در وسط روستا(و جنب گلزار شهدای هشت سال دفاع مقدس) مشهور به امامزاده عبدالرحمن قرار دارد که بنای قدیمی آن مربوط به دوران صفویه است که شامل ایوان و گنبد ،ضریح و صحن می باشد ، ایوان بقعه در جانب جنوب شرقی واقع شده به ابعاد 20/1 در 5/4 متر با ارتفاع 5 متر با تاقهای رومی که درب آهنی به داخل شبستان دارد بعد از عبور از ورودی شبستان کوچکی به ابعاد 7 در 2 متر می رسیم که دارای تاقهای رومی و قوسی است که در بالای آن یک پنجره مشبک شکل تعبیه شده و در سمت راست مدخل زیارتنامه ای به خط هاشم حسینی نژاد به تاریخ 22 بهمن ماه 1363 بر دیوار بقعه نصب شده است ، اصل بنا به شکل مستطیل به ابعاد 8 در 11 متر که شالوده آن با سنگ لاشه و گچ و گل ساخته شده که در سالیان اخیر جهت استحکام بنا از سیمان نیز استفاده شده است، در جانب شرقی بقعه 7 پلکان جهت ارتباط به پشت بام وجود دارد ، بقعه ای از داخل به شکل 8 ضلعی است و هر یک از محرابچه ها به طول یک متری و 8 ضلعی تبدیل نموده ، ارتفاع محرابچه 1صفه به بیش از 3 متر و بیست سانت می رسد که با کمک گوشواره هائی به دایره تبدیل شده است و گنبد را استوار ساخته ، گنبد خانه چلیپائی دارد که گنبد دو درپوش مدور آن 12 متر از سطح زمین ارتفاع دارد این گنبد از داخل به صورت عرقچینی به قطر 6 و ارتفاع 4 متر به صورت شلمچی به ارتفاع بیش از 6 متر و نیم می باشد ، زیر پوسته پائین گنبد و فیل پوشهائی با گچ کاری و گاه مقرنس کاری شده ، بخشی از طاق نماها ی داخل به رنگ آبی با طراحی های گیاهی مختلف به سبک محلی نقاشی شده که بر اثر رطوبت زیاد بخشهائی از آن از بین رفته است ، تمامی دیوارهای بقعه یادگاری با مداد و زغال و اشیاء تیز نوشته شده و بر دیوار بقعه نقاشی های زیبائی به صورت شمسه در زمینه ی آبی به چشم می خورد در ساقه گنبد تعداد 4 پنجره جهت نورگیری و تهویه هوا طراحی شده که ظاهرا قبلا چوبی مشبک بوده.

نمای خارجی گنبد با سیمان سفید پوشش یافته و پس از گچ کاری در ساقه گنبد شعارهای انقلابی نوشته شده است .

 

در وسط بقعه صندوق و گهواره بسیار زیبائی نصب شده است که دارای قالب آلت کاری است که ابعاد آن یک و نیم در دو نیم متر است ، ضخامت دیوار اتاق مرقد به 2 متر می رسد تا بتواند گنبد عظیم را تحمل کند، در جانب شرقی بقعه یک حسینیه بزرگ با زیر بنای حدود سیصد متر قرار دارد ، در پشت حسینیه یک کتابخانه و پایگاه بسیج قرار دارد .

در همین روستا موقوفاتی جهت تعمیر امامزاده است از جمله باغهای گردو و باغهای میوه موجود است. این بنا به شماره 5946 در فهرست آثار تاریخی و ملی به ثبت رسیده است (مطالب تهیه شده از کتاب مزارات فاروج نوشته آقای       )

ولی هم اکنون این بقعه متبرک که در فهرست آثار تاریخی و ملی ثبت شده بود توسط اهالی روستا جهت باز سازی و ساخت بارگاه و حرم تخریب شده است

تاریخچه ورود امامزاده از زبان اهالی(مشهورترین تاریخچه شفاهی):

به صورت خلاصه از داستانهای شفاهی که به صورت سینه به سینه نقل شده و از بزرگان به ما رسیده است اینگونه نقل شده است که  حضرت عبدالرحمن فرزند حضرت امام موسی کاظم (ع) برادر حضرت امام رضا(ع)بعد از فرار از دست دشمنان اهل بیت در راهی طولانی به مکانی در نزدیکی جایگاه فعلی روستای خرق میرسند و از شدت خستگی در کنار سنگی می نشینند و به قول راویان شمشیر خود را بر بالای سنگی قرار داده و با خود می گویند که اگر به ضرب تیزی شمشیر سنگ به دو نیم شود از دست دشمنان خلاص خواهم شد و در غیر اینصورت به شهادت خواهم رسید ، اما سنگ تا حدی زخم شمشیر برداشته و به دو نیم نمی شود قابل توضیح است که آن سنگ که رد شمشیر گونه ای بر روی آن است هم اکنون نیز در همان مکان وجود دارد و خود به عینه دیده ام ، ایشان بعد از حرکت از آن مکان به جای روستای فعلی می رسند و با نزدیک شدن دشمنان در پشت سنگی سیاه و بزرگ پناه می گیرند اما دشمنانشان او را یافته و در همانجا وی را به شهادت می رسانند ،‌که آن سنگ سیاه بزرگ نیز مورد تقدس و احترام مردم بود که متاسفانه چند سال پیش شبانه و مخفیانه افرادی سود جو به دلایل نا معلوم با جرثقیل آنرا به غارت بردند و هنوز هم مردم هر گاه به یاد آن می افتند آهی از نهادشان بر می خیزد.بعد شهادت آن امام بزرگوار را در نزدیکی همان محل و در مرکز روستای فعلی به خاک می سپرند و اینک دلسوختگان و عاشقان آن امام وی را در این مکان زیارت نموده و حاجات خود را می طلبندو بارها شاهد برآورده شدن حاجات خویش توسط این امام غریب بوده اند ،‌در گذشته زائران بسیاری از طراف به این مکان مشرف می شدند اما اکنون با گذشت سالها و بی توجهی مسئولان ذی ربط این مکان به خاطر نداشتن امکانات رفاهی و زائر پذیر در غربتی سخت مانده و غبار فرسودگی و کهنه بودن بر اندام ساختمان و بارگاهش نشسته و ما به امید آنکه روزی برایش قدمی برداریم هر روز با شرمی بزرگ از کنارش گذر کرده و سلامش می دهیم.

تاریخچه ای از زندگانی و ورود حضرت به این مکان از زبان روحانی جلیل القدر حاج آقای قوام حسینی که در تابلوئی در ورودی امامزاده نصب شده است: 

به روایت بحر الانساب بعد از تشریف آوردن علی بن موسی الرضا (ع)به خراسان سید میر احمد،شاه چراغ،برادر علی بن موسی الرضا(ع)با هفتصد نفر به دو فرسنگی شیراز آمدند و شهید شدند این خبر به علی بن موسی الرضا(ع)رسید و آنحضرت نامه ای به بقیه فرزندان موسی بن جعفر (ع)فرستاد،چون نامه رسید فرزندان موسی بن جعفر با فرزندان امام زیت العابدین و فرزندان امام محمد باقرو فرزندان امام صادق(ع) تماما جمع شدند که عددشان دوازده هزار و ششصد نفر شدند ،رئیس ایشان ابراهیم ابوالجواب بود که جهت ابوالجواب شدن ابراهیم این است که وقت حرکت از مدینه قرار شد بروند به روضه پیغمبر و جدشان سلام دهند جواب هر کس را پیغمبر داد او رئیس آنها باشد ،تماما سلام دادند جواب نیامد ،چون ابراهیم سلام کرد جواب برآمد و علیک السلام یا ولدی،لذا ابوالجواب شد و همگی به شهریار و سار و قمیش آمدند ،به مامو ن خبر رسید ،مامون به والی سمنان که قلتق نام داشت نوشت که فورا جلو آنها را بگیرد و هر که نسبتی با بی تراب دارد تمام آنها را بکشد ،لذا از سمنان چهل هزار لشگر اطراف آنها گرفتند و مشغول جنگ شدند نزدیک بود که لشگر سمنان شکست بخورد و لی از قزوین بیست هزار و از اطراف دیگر هم قریب صد هزار لشگر به کمک لشگر سمنان آمدند و در نتیجه تمامی آنها را به شهادت رساندند به غیر از هفتاد نفر که فرار کردند از این هفتاد نفر دو نفر آمدند به کندر و قرنان و در قرنان مجروح شدندو به کندر باز گشتند در آنجا از کوچه گهواره تراش عبور می کردند که مردی حلوا فروش که از دوستان ایشان بود آنها را به خانه اش برد مدت سه شبانه روز در خانه او بودند که خارجیان کندر فهمیدند و آنها را گرفتند و به شهادت رسانیدند به روایت بحر الانساب یکی از این دو نفر حسین بود و یکی ابوالحسن ،روایت بحرالانساب در اینجا تمام می شود ولی جنات الخلود و شرح ارشاد مفید می نویسد عبدالرحمن فرزند امام موسی بن جعفر است ،حال اینجانب آنچه از بزرگان خودمان شنیده ام علی الخصوص از حاج میرزا باقر آقا که می گفتند قرنان همان قرمانلو می باشد و پنگ دره همان گاو خرق بوده و میان دو دره شهر بوده و کوچه گهواره تراش در میان شهر بوده تا وقتیکه این بزرگوار را در خواب می بینند که می فرمایند من عبدالرحمن فرزند موسی بن جعفر هستم وقتی که قبر ایشان را می کنند علامتها دیده می شود از جمله سنگ بزرگی پیدا می شود که به خط کوفی نوشته شده بود و کسی نتوانسته بخواند و آن سنگ در پی دیوار می گذارند ، این بزرگوار خیلی اذیت و آزار کشیده و مظلوما شهید شده است لذا مومنین و مومنات از زیارت این بزرگوار غفلت نکنند که ثواب بسیار دارد و حاجتشان را از ایشان بخواهند بدون شک برآورده خواهد شد



نوشته شده توسط مینا بهاری 90/9/19:: 7:0 عصر     |     () نظر